کیانکیان، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 16 روز سن داره

کیان گل خندون مامان و باباش

کیانم 10 ماهگیت مبارک!!!!!!!!!!!!!!

خدایا شکرت کیانم 10 ماهه شد!!! خدا جون شکرت که این روزا رو داریم میبینیم! شکر که لحظه به لحظه با کیان بودن رو بهمون نشون میدی!! خدای مهربونم شکرت که پیشرفت های شیرین پسرم رو میبینم! شکر که هستی تا تکیه گاهمون باشی! شکر که هوامونو داری تا کم نیاریم!!!!! شکر!!!! کیانم نازنین یکدونه ی مادر 10 ماهه شدنت مبارک! بزرگ مرد کوچکم! شروع ده ماهگیت مصادف با شب عید قربان شد و من مادر چه خوشبختم که روزگارم با توی بیهمتا در هم تنیده. دیگه تند تند چهاردست و پا میری.چند باری هم دستتو به مبل و صندلی گرفتی و سرپا وایسادی اما  واسه نشستن اینقدر داد میزنی تا به فریادت برسیم.آخه میترسی که خودت و رها کنی و بشینی. دقتت به تابلو ها...
23 مهر 1392

کیان وماه مهر.....

جان مادر سلاممممم صبحت بخیر شیطون کوچولوی من دیگه واسه خودت آقایی شدی ماشالا..... هر روز کارای جدید و تجربه های جدید.... دندونای بالاییت توی لثه پیله کردن و داستان بیدار شدن های شبانت همچنان ادامه داره... هوا به سرعت رو بسردی میره و یواش یواش لباس های زمستونیت دارن اماده میشن تا بتنت برن. کوچولوی مامان بابا مجید ماشینو عوض کرد و اولین کاری که انجام داد شما رو باهاش برد بیرون گردوند. راستی یادم رفت بگم که بیرون رفتن و بسیارررررررررررررررررررررررر زیاد دوست داری و همیشه اماده ی تا کسی ازت دعوت بعمل بیاره و ببرتت بیرون. وقتی توی ماشین می شینی کلا سایلنت (بیصدا) میشی و با دقت تمام بیرون و نگاه میکنی خدا رو شکر به کمربند ایمنی...
21 مهر 1392

حال خوش این روزها با تو

سلام سلام صدتا سلام به پسر شیطون و بلای خودم مامان فدای اون قیافه ی شیطون و مهربونت بشه.از دسته گل جدیدت برات بگم که علاقه ی زیادی به پرتاب کردن اشیا پیدا کردی و هر چیزی رو که دم دستت باشه با جدیت هر چه تمام تر چنان پرتاب میکنی که امیدی به سالم موندنش نیست. اولین چیزی هم که شکوندیش کنترل tv بود که با یه شیرجه ناگهانی به سمتش از بالای کانتر آشپزخونه نقش زمینش کردی و ترکوندیش.دومین وسیله هم موبایل بیچاره ی مامان بود که از هم پکوندیش. دست شما درد نکنه چند روز پیش تو آشپزخونه مشغول شستن ظرف ها بودم که اومدی جلو و پاچه ی شلوارم و گرفتی.منم که تو حال و هوای خودم بودم اینقدر ترسیدم که یه جیغ بنفش زدم.توام که شکه شده بودی جیغ زدی ...
4 مهر 1392

هوررررررررررررررررررررررررررررررراااااااا چهار دست وپا رفتن

                     جان جانانم از این پسر که مامانشو یه بار دیگه غرق در لذت کرد                                 یکی یکدونه ی مامان چهار دست و پا رفتنت مبارک.                      کیانم!! ماه مامان تو در تاریخ  31.6.1392   توی 9ماه و 9 روزگی          &nb...
1 مهر 1392

آش دندونی کیان جون

شیر مرد من سلاممممممم                 به لطف خدای مهربون آش دندونیت رو هم پختیم و همه نوش جان کردن دیروز به مورخ 31.6.1392 یه مراسم کوچولو و خودمونی خونه ی مادر (مادر بزرگ مامان سیما)گرفتیم و واسه ی بقیه هم بردیم دم خونه هاشون تا نوش جان کنن. چندتاعکس میزارم تا برات به یادگار بمونه اینم نامه ی پری دندونی که واست رسیده و در نهایت برگه ی یادگاری که همه لطف کردن و واست یادداشت گذاشتن ممنون از همه ی شما مهربون ها   ...
1 مهر 1392
1